تا آن موقع هیچی نگفته بود. فقط نگاه میکرد و استین لباسی که از برادر بزرگترش به...
ای سنگفرش راه که شبهای بی سحر تک بوسه های پای مرا نوش کرده ای ای...
این شهر همه چیز دارد. دود، ترافیک، شلوغی، دعوا، محبت، خیانت، جوانمردی، رفاقت، دشمنی… همه چیز. اما...
برای بزرگ نمایی عکس و خواندن متن، روی هر کدام از عکسها کلیک کنید.
برادر کوچک بودن آنقدرها هم بد نبود. حتی برای من که فقط یک خواهر بزرگتر داشتم. به...